اگر با دنیای بازی های کوچک و به اصطلاح ایندی آشنا باشید، امکان ندارد اسم بازی Gris را نشنیده باشید؛ این بازی که در سال ۲۰۱۸ توسط استودیو nomada منتشر شد و همه را به وجد آورد، از سبک گرافیکی خلاقانه و زیبایی بیش از اندازه گرفته تا نحوه بسیار زیبای داستان سرایی و گیرایی آن، همه و همه دست در دست هم دادند تا gris برای خیلی ها از جمله خود من یکی از بهترین بازی هایی باشد که تجربه کردهاند. بعد از گذشت ۶ سال، استودیو nomada بازی جدید خود را منتشر کرده تا طرفداران بازی های قبلی خود را باری دیگر برای ۳ یا ۴ ساعت درگیر خود کند.
بازی Neva در سبک پلتفرمر و ماجراجویی، آمده است تا با پیشرفت ها و گاهی اوقات ضعف هایی نسبت به بازی Gris دوباره بر سر زبان ها بیافتد. در نگاه اول، چیزی که در طول بازی بسیار به چشم میآید گرافیک خاص و منحصر به فرد و طراحی بصری بسیار زیبای محیط این بازیست. محیط این بازی فوقالعاده زیباست و هر لحظه در هر فصل شما را شگفت زده میکند. چیزی که این زیبایی را خاص میکند منحصر به فرد بودن این نوع طراحی محیط و بکگراند در بازی های این استودیو است.
خوشبختانه، تیم سازنده توانسته به زیبایی از محیط بازی بهره ببرد. هر فصل تعدادی مکان مختلف با سبک های مختلف و ترکیبات رنگی مختلف را دارد که جذابیت بازی را فوقالعاده بیشتر کرده است. در هر کدام از 4 فصل درون بازی شاهد تغییرات زیادی هستیم. در یک فصل، بازی بیشتر مهارت مبارزه مارا به چالش میکشد و در فصلی دیگر بازی با پازل های خود بازیکن را درگیر خودش میکند. این موضوع در بازی بسیار خوب اعمال شده است اما در آخر های فصل دوم شاید به علت طولانی شدن بیشتر نسبت به بقیه فصل ها کمی اذیت شوید.
تیم سازنده با اضافه کردن موسیقی های دلنواز در مناسب ترین موقعیت ها، تجربه مخاطب را چندین برابر بهتر میکند. در بعضی از صحنه ها، ما به عنوان بازیکن فقط باید راه برویم و بالا برویم و گاهی دشمنان هم دنبال ما هستند و از دست آنها فرار میکنیم، و موسیقی بازی در این لحظات به قدری لذت بخش میشود که واقعاً نمیتوانم آن را توصیف کنم. موسیقی های این بازی همانطور که انتظار میرفت، بسیار زیباست و احتمالا تا مدت ها در پلیلیست ها روزمره آنها را بشنویم. موسیقی و محیط چشم نواز این بازی ناخودآگاه تصویری از درک ما از اتفاقات درون بازی درون ذهن ما ایجاد میکند. نحوه روایت داستان بسیار خطی و ساده و گیرا مطرح شده و مخاطب میتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند. این موضوع خلاقیت تیم سازنده را نشان میدهد. از لحظات احساسی گرفته تا لحظات حماسی، همه و همه شور و اشتیاق بازیکن را زیاد کرده و هیچوقت احساس خستگی را منتقل نمیکند.
اما بزرگترین تغییر این بازی نسبت به بازی gris که بسیار هم لذت بخش است و به چشم میآید، اضافه شدن مبارزات به گیمپلی بازی است. اضافه کردن مبارزات به بازی واقعاً تصمیم درست و بهجایی بوده و تیم سازنده به بهترین شکل ممکن آن را در بازی گنجانده است، طبیعتاً نباید انتظار مبارزات بسیار پر زرق و برق را شاهد باشیم و مبارزات در حد خود بازی هستند اما بعضی اوقات تعداد زیاد دشمنان و تکراری بودن آنها واقعاً کلافه کننده میشود، اما خلافیتی در طراحی باس فایت ها به خرج داده شده که هر دفعه که شما میمیرید و دوباره بر میگردید، عطش شما برای کشتن باس بیشتر میشود و این موضوع بسیار لذت بخش است. در کل بازی Neva شاید زیاد باس فایت نداشته باشد اما از همان تعداد کم به خوبی استفاده کرده است.
از همه اینها گذشته، یکی از ویژگی های مهم این بازی، پازل های آن است. پازل هایی که در بازی Neva دیدیم، اکثرا عملکردی مشابه Gris داشتند. اگرچه حالا پازل ها نقش کمتری داشته و تمرکز بیشتری بر روی مبارزات داده شدهاست. خوشبختانه سختی پازل ها نه آنقدری زیاد است که خسته کننده باشد نه آنقدری آسان که مخاطب را از بازی کردن منصرف کند. در کل روند لذت بخشی را پیش رو خواهید داشت.
بازی Neva همانند بازی gris تجربه کوتاه و فوقالعاده لذت بخشی را به شما ارائه میدهد که از موسیقی گرفته تا طراحی بصری و داستان گیرا و مفهومی بازی نهایت لذت را ببرید. البته به شخصه بنظر من از لحاظ داستان گویی و نقش تأثیر گذاری، Gris به مراتب عنوان قویتری است اما دلیل بر بد بودن Neva نمیشود.
خارج از هر سبک و سلیقهای که دارید، بنظرم Neva ارزش ۳ ساعت از روزتان را دارد، اگر اینطور فکر نمیکنید حداقل به آن یک فرصت بدهید و هدفون خود را بگذارید و غرق آن شوید.
اگر بخواهم به بازی نمره بدهم، احتمالا 88 یا 89 نمره مناسبی باشد.
اگر دنبال داستانی ساده و کوتاه به همراه هنر زیادی که در طراحی بازی به خرج داده شده باشد هستید، Neva تجربه لذت بخشی برایتان خواهد بود.